عطاالله افشار تاجری موفق و فرهنگ‌دوست با اندیشه‌هایی نوین

بنام خدا

           شادروان عطاالله افشار فرزند مرحوم محمد جواد و نوه احمد و نتیجه کربلایی عاشور از تجار مؤتمن و صاحب‌نام یزد، در سال ۱۲۹۵ هجری شمسی در محله وقت‌الساعت شهر یزد دیده به جهان گشود.

در مصاحبه‌ای که در تاریخ 7 شهریور 1391 با خانم پروین افشار داشتم، ایشان گفتند: «جدم حاج احمد دو پسر داشت به نام‌های حاجی‌علی و حاجی‌احمد. پدرم محمد صادق از نسل حاج احمد می باشند.. (بنا بر این برادرشان «عطاالله افشار» از نسل حاجی‌احمد است نویسنده مرآت ) محل دفن حاج احمد در صدر آباد یزد است و تا سال 88 سنگ قبر جدم حاجی احمد وجود داشت اما سال 91 که به آنجا رفتم، دیدم اثری از قبر نیست. حاجی احمد افشار تاجر و اهل رضائیه بودند و طی پیش‌آمدهایی ساکن صدر آباد یزد می شوند.»

شادروان عطاالله افشار دوران طفولیت و تحصیلات ابتدایی را در یزد و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان (کالج) البرز تهران به مدیریت دکتر جردن گذراند. در داخل تابلو کاشی بالای سردر کالج، این جمله نوشته شده بود: «اول خدای خودت را بشناس که به درستی خود را شناخته‌ای.»

عطاالله افشار نوجوانی

زندگی مشترک: در اوایل دهۀ 20  شمسی، با فخری خانم، فرزند شادروان مرحوم ابولقاسم بهبهانی (موسس کارخانجات صنعتی جنرال و شرکت مهندسی جنرال مکانیک و یکی ازبازرگانان موفق خوزستان و متولد اهواز) ازدواج کرد و  صاحب دو فرزند به ‌نام‌های پریدخت و شیرین‌خانم شدند. زنده‌یاد پریدخت در سال 1382 به‌علت بیماری سرطان دارفانی را واع گفت .نام مرحوم بهبهانی در لیست کارآفرینان موفق دورانش قرار داشت.

              فعالیت های اقتصادی و عام‌المفنعه شادروان عطاالله افشار:

1 – شراکت در تاسیس و راه اندازی کارخانجات یخ صنعتی به همراه مرحوم ابولقاسم بهبهانی؛

2 – تاسیس کارخانجات ریسندگی و پشم‌بافی افشار یزد در شهر یزد به همراه برادران خود؛

3 – تاسیس کارخانجات ریسندگی و بافندگی کشمیر در شهر کرمانشاه؛

4 – تاسیس کارخانجات ریسندگی و پتو‌بافی تابان در شهر یزد؛

5 –  ساخت کتابخانه در امامزاده جعفر(ع) یزد با هرینه شخصی خود در اواخر عمر؛

6 – مرمت و آسفالت جاده یزد به ده بالا و طزرجان با همت و پیگیری ایشان و جلب کمک و همراهی وزارت راه.

در جلسه‌ای که در تاریخ 11 تیرماه سال 1391با  حضور اساتید محترم آقایان محمدعلی‌خان عسکری کامران، عبدالغنی علیم مروستی، اکبر قلمسیاه و  محمدرضا مشکیان در منزل سرکار خانم اقدس بقائی یزدی برگزار شد (عکس‌های راه طزرجان متعلق به خانم بقائی است)، جناب آقای محمدآقا ناصر ترک در شرح ساخت این جاده گفتند که جاده یزد به ده‌بالا و طزرجان اولین بار در شب نوروز سال1320 مطرح شد. آن شب در نشستی که با حضورحاکم وقت یزد به‌نام سرهنگ پاشاخان مبشر باجناغ رضا شاه و حاکم  وقت یزد در جلسه عید دیدنی در خانه‌اش داشتند ، سرهنگ پاشاخان گفت طاقت گرمای یزد را ندارم و امسال می روم. مرحوم محمدحسین ناصر ترک، شاعر بلند‌آوازه یزد گفتند ییلاقات خنکی مثل ده‌بالا و طزرجان داریم! حاکم گفت جاده اتومبیل‌رو ندارد. مرحوم ناصر ترک فرمودند شما برای آبادانی آمده‌اید، جاده بکشید. همان‌ شب با کمک خیرین و  معتمدین حاضر در جلسه از جمله آقایان آسیدغفور، حاجی‌محمد گلشن، آشیخ مهدی طاهری، آقاصادق کراوغلی و……. مبلغ 27 هزار تومان جمع‌آوری شد و کار تبدیل جاده مال‌رو به جاده اتومبیل‌رو به سرپرستی عباس استادان آغاز و کمتر از سه ماه بعد در خرداد ماه افتتاح شد. این جاده در دهه 40 علاوه بر کمک مادی و معنوی زنده یاد عطاءالله افشار، با اخذ عوارض از خودروهای عبوری (ماشین‌های سواری 30 ریال، مینی‌بوس 70 ریال و کامیون 100 ریال) آسفالت گردید.

7 – ساخت آشپزخانه مسجد جامع یزد؛

8 – تأسیس بنیاد عطاالله افشار و  احداث دو مدرسه راهنمایی سابق ( دبیرستان فعلی) پسرانه و دخترانه در بلوار دانشجو، در تقاطع سه راه تعاون یزد به‌نام مدارس شاهد سابق (دبیرستان فعلی) افشار در اواخر عمر؛

9- واگذاری منزل موروثی به اتفاق برادران و خواهران خود در میدان وقت و ساعت شهر یزد در اختیار وزارت فرهنگ جهت مدرسه و پرداخت مخارج تا زمان حیات در مدرسه واگذاری؛

10- مرحوم عطااله افشار در دوران عمر پر برکت خود در انتقال صنعت نوین نقش به‌سزایی داشتند. وی همچنین  مدیریت‌های  اتاق بازرگانی شهر و کارخانه تابان و پشم‌بافی افشار در یزد،  قفل جم، کارخانه کشمیر در شهر کرمانشاه  را به‌عهده داشتتند.

ایشان معتقد بودند که جوانان، با تحصیل و همت به مدارج کارآفرینی عالی خواهند رسید.

این بود خلاصه‌ای از زندگی فردی که به زادگاه خود، یزد، عشق می‌ورزید و مشتاقانه به آن خدمت می‌نمود. وی در سال 1385 به ابدیت پیوست. روحش شاد!

 

مراسم بزرگداشتی از طرف کادر دبیرستان عطاالله افشار و مدیرکل آموزش و پرورش یزد و خیرین مدرسه ساز در تاریخ 15 اردیبهشت سال 95 به مدت دو روز برای خاندان آن مرحوم در یزد برگزار شد

منابع: خانم شیرین افشار و کتاب دانشنامه مشاهیر یزد . اقای سیدحسین رضوی، استاد غلامرضا جهانفر و جناب آقای اکبر قلمسیاه، با اندکی دخل و تصرف.

,
نوشتهٔ پیشین
سیر تحولات فرهنگی در یزد از آبان 1332 قمری (1293ش)
نوشتهٔ بعدی
اشاره ای کوتاه به زندگی سراسرافتخار و پر برکت مردی بزرگ

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست